محمدرضامحمدرضا، تا این لحظه: 16 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره

شازده کوچولو فرمانروای قلب من

عروسی

سلام به شازده کوچولوی دوست داشتنی مامان خسته نباشی عزیز دلم یعنی ساعت 1 ظهر باشه و پسری خواب؟؟؟ از بس که توی این چند روز خوش گذروندی و بازی و شیطنت کردی. عزیز دلم ، شنبه عروسی عمو اکبر بود و ما این چند روز همه اش خونه مامان بزرگ بودیم. شما هم که با بچه ها حسابی وقتت رو پر کردی و جبران تنهاییهات شد. خدا رو شکر. الهی که دامادیتو ببینم عزیز دلم ...
28 اسفند 1391

لباس عید

سلام شازده کوچولوی مامان لباس های نو مبارک ، الهی که دامادیتو ببینم مادر دیروز ظهر رفتیم خونه مانا ، ساعت 2 پیش متخصص قلب برات نوبت گرفته بودم که یه چکاب بشی ، شکر خدا که گفت پسرتون ماشاالله سالمه و لوزه هاش طوری نیست که روی قلبش اثر گذاشته باشه ، گفت دردی که توی قفسه سینه بچه ها به وجود میاد مربوط به رشدشون میشه ، توی وروجک زمانی که داشتن ازت نوار قلب میگرفتن و بعدش هم که دکتر داشت معاینه ات میکرد اینقدر شیطون شده بودی که نگو چون شما خیلی قلقلکی هستی و مدام هم سعی میکردی که نخندی ولی واقعا قیافه ات خنده دار شده بود. باز هم خدا رو شکر که گل پسرم سلامته. بعد اون رفتیم گل فروشی عمو وحید و چندتا گلدون سفالی با چندتا کیسه خاک...
10 اسفند 1391
1